ارسال شده ازجانب و. و. م
به وېبلاګ سیالي :2010، 21، جولای
این یک حقیقت تلخ است که کشورعزیزمان درعرصۀ پیشرفت اقتصادی واجتماعی به شکل تاسف اورعقیب مانده وحتا کوچکترین توانمندی رقابت را باضعیفترین همسایه ی خویش هم ندارد. گمان میرود که یکی ازعمده ترین علت ها ی عقبگرایی ، بدبختی وبی عدالتی عدم رهبری ومدیریت سالم وخیرخواه درکشورودربین ملت افغان بوده وهنوزهم هست که باعث جلوگیری ازرشدهمه جانبۀ نصف نفوذ کشورکه متشکل ازقشرزنهامیباشدگردیده است ولی نبایدفراموش شودکه درتاریخ کشورمان رهبران هم بوده که ازحقوق حقۀ ی زنان افغان پشتبانی میکردندودرچارچوب قوانین وقت به زنان افغان حقوق وازادی داده بودندکه اساسش ارزشهای انسانی ومحبت به وطن ومردم بوده که بهترین مثالش حضرت امیرامان الله خان میباشدو بعدازوی درزمان محمدظاهرشاه وسردارداودخان هم تاحدی مشاهده میشد. کیهابودندکه هشتادسال قبل مانع اصلاحات ارزشمند امانی گردیدند ؟ متاسفانه مزدوران حلقه بگوش استعماری ی انگلیس درافغانستان بودند که نگذاشتندکه پلانهاوریفورمهای ان مرد واقعی افغان تحقق یابندوکشورجنگزده ، عقیب مانده وازلحاظ اقتصادی ونظامی مجبوربه کمکهای اروپایی راهرچه زودترخودکفا و مستقل سازدوازینطریق استقلال اقتصادی وسیاسی افغانها راتحفظ بخشد؟ کیهابودندکه اندیشۀ بازسازی کشورراخفه ساخت وبا سقوط غم انگیزدولت امانی استقلال کشوررابه خطرانداخت ؟ اری ، چندروحانی ی فتنه گرو خودفروخته به دستورباداران کافرانگلیسی خود درحالیکه شاه باهمراه ملکه به اروپاسفرداشتند، فتوا صادرکردندو فحش گفتند که گویا امان الله خان کافروبی ننگ شده است . همزمان انگلیس ها عکس های سفرملکه رابالباس اروپایی درافغانستان پخش کردندتا به فتوای فتنه گران ثبوت پیش کنند ومردم افغانستان رابه دربارۀ شاه بدگمان سازندوازپشتبانی ی اصلاحات شاه افغانهارا بازدارند. بعدازسقوط رژیم امانی بسیاری ازمردم افغانستان به حقیقت پی بردندوطرفداراصلاحات وی شدند. زمانیکه کودتای هفت ثوربه موفقیت انجامید وبرضدرژیم کمونیستی قیامهاصورت گرفت یک باردیگرفتنه گران به فکراینکه مردم ازفرمانهای حقوق زنان واصلاحات ارضی رژیم کمونیستی حمایت نکنند درپشاوربه دسیسۀ چاپ کتاب های زخیم علیه اصلاحات امانی شدند. کسانی هم هستندکه دادازحقوق بشرمیزننداما حاضرنیستند که اصلاحات واقعا انقلابی وانسانی ی شاه امان الله را بپذیرند . غفارخان درخاطرات خودنبشته است که انگلیس ها به چه قسم جوانان پشتون رادرهندوستان برتانوی ازنعمت سوادمحروم میکردند. وی مینویسدکه انگلیس ها درهمه مناطق پشتون نشین مکاتب راممنوع قرارداده بودندواگرجوانی پشتون دیده میشدکه به مکتب میرود، ازطرف انگلیسهاتیرباران میشد. وی خلاف مقررات استثمارگران انگلیس یک مکتب رادرقریۀ خود بنام مدرسه تآسیس نمودتا کودکان قریه اش ازنعمت سواد به زبان مادری خویش مستفیدگردند . با هزارفتنه، تبلیغ وفتواها ملاهای سیاسی ومسلم لیگی ها که گویا غفارخان هندوشده بازهم غفارخان توانست درخاندان خودزن مبارزواگاه همچونسیم ولی خان راپرورش دهد . بجاست گفته شود که درچنین حالت نمیتوان ان چیزیکه ارزش حیاتی داشت مطابق خواستهای ملی بدست اورد. من فکرمیکنم که قبیله سالاری هم درراه رشد وازادی ی زنان افغان شایدتاثیری منفی داشته باشد مگرانقدرهم نبوده که مانع مطلق وهمه جانبه ی حقوق زنان افغان گردد زیراکه تاریخ شاهداست که رهبران پشتون همچو میروئیس خان واحمدشاه ابدالی که یکی مربوط به قبیلۀ ی هوتک ودیگرابدالی بوده ازطرف مادرتربیۀ ی سیاسی ورزمی دیدندوتااخراقتدارخویش ازمادرهای خودمشوره میگرفتند. هیچ ثبوت تاریخی وجودنداردکه این شخصیتها زن ستیزی یا برانان حکم زندگی درچاردیواری د اده باشند ولی مجبوریتهای مذهبی ، ساختارقبیلوی جامعه وشرایط دشوارجنگی انهاراهم مجبورساخته بودندکه درمقابل حساسیتها هوشیارانه عمل کنند. فراموش کرده ام مگرفکرمیکنم که امیردوست محمدخان بوده که درجواب سوال یک مؤرخ انگلیسی گفته بودکه بلی ماهم مانندیهودهاهستیم . یهودهاهم به زن ، خواهرودخترخوددرمیراث پدری به حق قایل نیستندومردم ماهم . ازسخن این پادشاه معلوم است که انهاازمشکلات جامعۀ خودوحقوق زنان اگاه بودواظهارات طتزی اش گواهی میدهدکه طرفدارحقوق زنان هم بود ولی نمیخواست مشکلی راایجادکندکه مثل امان الله خان دشمن ازان بهره برداری کندوحکومتش به نفع انگلیس سقوط کند. علاوه براین شاهان پشتون درمقابل زبان دری حداقل تعصب نداشتندوزیاترایشان باخانمهای دری زبان ازدواج کردندوزبان دری زبان درباری وخانوادگی انها بود . شاهان پشتون خانمهای خودرامجبورنکردندکه زبان پشتوراخودشان واولادهایشان بیاموزند. متاسفانه وقتیکه ازسیاست وحقوق درافغانستان سخن رانده میشود بدون ملاحضه وتحلیل پشتونها مقصرهمه مشکلات درافغانستان میشوند بدون اینکه درپی سراغ علتهاشودودرنتیجه به یک تحلیل منطیقی کشانیده شود قضاوتها کورکورانه وغیرمسؤلانه صورت میگیرند . من نمیگویم که پشتونها کمی وکاستی ندارند، یاازدیگران بهترندمگراگرواقعا بدون هرگونه کینه وتعصب به تاریخ دورنه بلکه سدسال قبل هم نظرانداخته شود ، زنهای پشتون بطورعام خانه نشین نبوده ونه برقع را بسرمیکردند . ازچراگاهاتا کشت ومزرعه وحتا درجنگها واتنها سهیم میشدندواین رواج هنوزهم دردهات ودراقوام کوچیها باقی مانده است . افغانستان یک مملکت اسلامیست وقانوناازاوامرشرعی سرکشی ممکن نیست وحجاب وحرم هم ریشۀ مذهبی دارد نه قبیلۀ یی . اگرطالبان ازادی ی زنهاراسلب کرده بودندبه اساس قبیله وپشتونولی نبوده ونه انهابه ارزشهای قبیلوی عقیده دارندبلکه براساس مقررات شرعی خودشان بوده وفرقی بادیگران ندارد. بیاییدازافغانستان به دیگرممالک عیسوی وبودایی نظراندازیم که انهاهم دراعادۀ حقوق زنان مشکل دارندیاصرف افغانستان ودران هم پشتونهاهستندکه دچارمشکل هستند. اگربه ممالک اروپایی یک نظرانداخته شوددرانجاخواهیم دیدکه باوجودازادی وترقی بازهم یازده میلیون خانه بدوش که اروپایان انهارا به نام سیگوینه وجپسیس یادمیکنند وجوددارد وسطح زندگی ی زنان انها هرگزبه دیگراروپایان برابرنیست . درکشوررومانیا جوانان ودخترهادرتونل های ابی ی بدرفتها زندگی میکنند ،هنوزهم والدین دربارۀ ازدواج دختروپسرفیصله میکنندکه خوب مثالش چندسال قبل دراخبارنیویارک تایمزمنتشرشدکه یک دخترپانزده ساله مجبورمیشودبا یک پسرکمسن ازدواج کند. چهل سال قبل دربسیاری ازمناطق یونان زنهااجازۀ سخن یا تعلق جنسی به یک مردنامحرم رانداشتند. همین حالا درهندوستان دخترهای کمسن مجبورمیشوندکه باالاغ ، سگ وشادی از دواج کنندوزندگی هم درانجا به اساس نژادعالی ونژادپایین دوام دارد، درحالیکه هندوستان رامادردیموکراسی میخوانند. ماهم به نوع خویش درهرعرصه مشکلات داریم که اکثرمشکلات مان ریشۀ اقتصادی وسیاسی دارد. نبایدفراموش کردکه بیگانگان درکشورماان چیزها راازبین نمبرندکه سبب حضورواقامه ایشان میشوندواگرچنین غلطی کنند، بهانۀ ی نمیماندکه جنگ درافغانستان سالهاطول بکشد. را دارد وزیاترمشکلات درافغانستان زادۀ سیاست وتجاوزبیگانگان هستندکه برملت افغان تحمیل گردیده اند . قسمت اعظم مشکلات وپسمانیها ی زنان افغان به سبب حالت دوامدارجنگی و اضطراری درکشور بمیان امده اند. گذشته ازین ، دیروزنه روسها غم حقوق ورشدوسایل زندگی زنان افغان راخورده اندونه امروزامریکاییها درافغانستان . هردوابرقدرتها ازحقوق زنان افغان درافغانستان سؤاستفادۀ سیاسی نموده اندتابه مردم کشورهای خویش وجهان بهانۀ پیداکرده باشندکه گویا درپهلوی خطرات تروریستی درافغانستان مشکل حقوق بشرهم هست ومردمان ان سرزمین سزاوارمجازات بوده وحضورنظامی ایشان یک ضرورت مبرم ومسؤلیت انسانی واخلاقی انهاست که درمقابلش بجنگند ولی تاریخ وحوادث سه دهۀ اخرشاهدحقایق حال زنان درافغانستان هستند. تجاوزدوابرقدرت ها برافغانستان نه تنها تاثیرمنفی بررروندبهبودوارتقاع زندگی وحقوق زنان افغان داشت بلکه هزاران زنان را ازکودکان وخانوادهایشان جداساختند، زنان رابه پاکستان وایران اواره کردند، به زندگی ی فلاکت بارهمچواعتیادبه موادمخدروامثال اخلاقی مجبورساختند. باوجودمصرف میلیاردهادالردرافغانستان درنه سالیکه گذشت سطح زندگی ی زنان بهبودنیافته وبه سبب ترس وحراست ازاختطاف ، تروروتالاشی ی تفنگداران داخلی وخارجی مجبوربه خانه نشینی وبرقعه پوشی شده اند . ایا کسی است که دربارۀ ی ان مادرها وطفلان معصوم ایشان هم فلم تهیه کنندکه به اثربمباردمان وشلیک عساکرامریکایی وناتویی جان ، خانواده ، اولادوجایدادخویشرا باخته اند؟ قصورمادرهای حامله ودارای نوزادان هشت ماهه چه بودکه قربانی ی تفنگداران خودسرامریکایی گردیده اند؟
تشکر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
له قدرمنومینه والواولوستونکوهیله کیږي چې دبلاګ دمضامینودکاپي اوبیاخپاروي په صورت کی دلیکونکي اودسیالي وېبلاګ نوم هرومروذکرکړي ځکه چې دټولو خپرو شؤو موادودخپراوي حق خوندي دې